سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
  شهر صبح[57]


هیچم و «هیچ» در وصف ناید ! /// «شهر صبح» روز یکشنبه 24ام خرداد 88 مصادف با میلاد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) جهت نشر مطالب مفید و سهیم کردن دوستان در دیده ها، شنیده ها و احیانا دانسته های این حقیر در «بلاگفا» ایجاد شد اما به دلیل خباثت های غیرقابل تحمل مدیریت بلاگفا مجبور به ترک اونجا و نقل مکان به پارسی بلاگ شدم.
ویرایش
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
ابر برچسب ها
امکانات دیگر

نگرانم ...

چند روزی است نقل قولی از مشایی که (قریب به مضمون) گفته است «اول ماه رجب حادثه ی ناگواری برای مخالفان مشایی رخ خواهد داد و ظهور صغرای امام زمان علیه السلام به وقوع خواهد پیوست» نگرانم کرده است.

گفت که من از گاو می ترسم؛ شاخ دارد اما عقل ندارد!

بلا به دور ...




برچسب ها : خودنوشت  ,
      

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد

آه از دمی که تنها، با داغ ِ او چو لاله
در خون نشسته باشم، چون باد رفته باشد

امشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد

خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد

از آه دردناکی سازم خبر دلت را
وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشد

رحم است بر اسیری کز گرد دام زلفت،
با صد امیدواری ناشاد رفته باشد؟

شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد

پرشور از «حزین» است امروزکوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد


(حزین لاهیجی)

تاریخ درج در بلاگفا: 1388.04.09 ساعت 14:39




برچسب ها : شعر و ادبیات  ,
      

براى به دست آمدن پاسخ تفصیلى این سوال باید به این چند مطلب توجه کنید:

1- در این تردیدى نیست که برخى از مردم به هنگام گرفتارى، حضرت امام زمان علیه السلام را با کنیه «اباصالح» به فریادرسى خوانده اند. نویسنده کتاب «النجم الثاقب» مى گوید: در بین مردم عرب شهرى و بیابانى، امام زمان را در هنگام گرفتارى با «اباصالح» صدا مى زدند.(1)

2- توجه داشته باشیم که «اباصالح» را در وقت گرفتارى و به خصوص گم کردن راه و کالا به کار مى برند نه در همه حالات و مى توان از اسم «صاحب الزمان» اسم مغیث و اسم غوث هم استفاده کرد و در وقت گرفتارى با این نامها حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه را به فریادرسى خواند.

ادامه مطلب...


برچسب ها : پرسش و پاسخ - پرسمان  ,

توسط : شهر صبح |   نظر بدهید
      

 إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بـِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بـِعَفْوِکَ
معبودا، اگر مرا به جرم و جریرتم گیری، تو را به عفو و گذشتت گیرم؛

وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بـِذُنُوبی أَخَذْتُکَ بـِمَغْفِرَتِکَ
و اگر مرا به گناهم‌گیری، تو را به آمرزشت گیرم؛

وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ
و اگر مرا به آتشم اندر سازی، به دوزخیان گویم که: منم دوستدار تو!‌


اِلهى اِنْ کانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلى فَقَدْ کَبُرَ فى جَنْبِ رَجاَّئِکَ اَمَلى
معبودا، اگر در برابر طاعتِ تو کردارم خوار و بی‌مقدار آید، ولی در برابر امید [به بزرگواری‌ات] آرزویم بسی بزرگ است.

فرازی از مناجات شعبانیه

تاریخ درج در کلوب: 1387.05.18 ساعت 21:56




برچسب ها : دعا و مناجات  ,
توسط : شهر صبح |   نظر بدهید
      

تبریزی ها خودشان زبان به اعتراف می گشایند و تبریز را «شهر عالم پرور ِ نخبه کُش» می خوانند. البته این «درد» کم و بیش در همه جا شایع است.

بعداز ظهر سه شنبه 90.03.03 جهت عرض ادب خدمت استاد رفته بودم که امشب (بامداد پنجشنبه) عازم سفر هستند. مشغول نوشتن خط و انجام سفارش بود. پس از مدتی یکی دیگر از شاگردان استاد هم آمد و دو قلم نی داد تا استاد تراش بزند. او که در روبروی استاد نشسته بود اشاره به زخم های دست استاد کرد و علت حادثه را پرسید. بنده که کنار استاد نشسته بودم متوجه قضیه نشده بودم. استاد تعریف کرد که چند روز قبل که باران هم می باریده زمین خورده است و دستش زخمی شده و زانوی شلوارش پاره شده. بعد (در ادامه صحبت هایمان) گفت همینه دیگه، برای آدم حواس نمیگذارند!

مدتی است که با استاد رابطه نزدیکی دارم و گاهی سؤال میکنم و درد دل میکند. استاد از تهمت های بی اساس، سنگ اندازی ها و ... ی یک عده که با آبروی او بازی می کنند و حاصل زحمات او را به باد می دهند دل پرخونی دارد.

یاد روزهای گذشته افتادم. مدتی پیش نمیدانم صحبت از کجا شروع شد (گمانم یا از تهمت هایی بود که به خود استاد میزدند یا تهمت هایی که به استاد امیرخانی می زدند و او را «بی دین» و «کافر» می خواندند) که استاد گفت با مرحوم استاد بخت شکوهی هم همین کار را کردند و زندگی را برایشان تنگ و تار نمودند. گفت همین کارها را می کنند که فکر انسان مشوش و حواس او پرت می شود و وقتی حواس انسان پرت شد و فکرش متمرکز نبود همین گونه می شود که متوجه نمی شود و با دوچرخه زیر کامیون می رود!

خدا رحمت کند مرحوم استاد بخت شکوهی را ؛ توفیق زیارتش نصیبم نشد اما جز خوبی درباره ی آن بزرگوار نشنیده ام.

القصه... استاد خیلی از حرف ها را نمی زند و گفته است نخواهد گفت. ایشان میتوانند از حق خود بگذرند و از کسانی به او ظلم می کنند حق خواهی نکنند اما اگر روزی بنابر تظلم باشد بنده دادخواهی خواهم کرد و آنها که بی محابا تهمت می زنند، با آبروی افراد بازی می کنند، نسبت ناروا می زنند، نمک می خورند و نمکدان می شکنند، ... و به هر طریق ظلم می کنند باید پاسخگو باشند.

جرق جرداق گفت در محضر خدا دادخواهی خواهم که چرا علی (علیه السلام) با آن عظمت را 25 سال خانه نشین کردند و او که باید انسان تربیت می کرد ، بیل و کلنگ به دستش دادند.

ما مدعیان و دادخواهان روزگار هستیم!





برچسب ها : خودنوشت  ,
      

مشایی را بهتر بشناسیم

حتما دانلود کنید!

(حجم فایل: حدود 6 مگابایت ؛ مدت: 50 دقیقه)

http://s1.picofile.com/file/6689706236/nabavian.mp3.html




برچسب ها : دانلود  ,
      

اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن
صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة
ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا
حتی تسکنه أرضک طوعا و تمتعه فیها طویلا


* منظور از «ولیا» این است که خداوندا! تو سرپرست و مدبر امر امام زمان (عج)  باش و امور او را اداره و تدبیر نما.

* مراد از «حافظا» این است که خدایا تو نگهدار و حافظ آن حضرت باش و او را از بیماری ها و آسیب های ظاهری و باطنی و زمینی و آسمانی محافظت نما.

* مقصود از «قائدا» این است که خدایا تو راهبر و پیشوای و مقتدای آن بزرگوار به سوی خیر و خوبی و کمال باش.

* «ناصرا» به این معنا است که خدایا تو با قدرت بی کرانه و مطلق خود یاور و پشتیبان ایشان در تحقق اهداف والا و مقدسش باش.

* «دلیلا» به این معنا است که خدایا تو راهنما و هادی آن سرور در نیل به مقاصد بزرگ و والای او باش.

* «عینا» یعنی خدایا تو چشم بینا و بصیر آن ولی والا باش تا بر همه امور نظارت داشته باشد و هیچ امری از او مخفی نماند و مشرف و مسلط بر همه احوال و اوضاع باشد.
 
در واقع در این دعای نورانی عنایت و هدایت و توجه و حفاظت و رسیدگی و نصرت و راهنمایی همه جانبه و تمام عیار خداوند را در مورد آن حضرت در خواست می نماییم تا ایشان با بهره مندی از آنها به اهداف آسمانی و ملکوتی و مقدس خود نایل گردند.

منبع: پرسمان دانشجویی

تاریخ درج در کلوب: 1387.05.13 ساعت 10:40




برچسب ها : پرسش و پاسخ - پرسمان  ,
توسط : شهر صبح |   نظر بدهید
      
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >