براى به دست آمدن پاسخ تفصیلى این سوال باید به این چند مطلب توجه کنید:

1- در این تردیدى نیست که برخى از مردم به هنگام گرفتارى، حضرت امام زمان علیه السلام را با کنیه «اباصالح» به فریادرسى خوانده اند. نویسنده کتاب «النجم الثاقب» مى گوید: در بین مردم عرب شهرى و بیابانى، امام زمان را در هنگام گرفتارى با «اباصالح» صدا مى زدند.(1)

2- توجه داشته باشیم که «اباصالح» را در وقت گرفتارى و به خصوص گم کردن راه و کالا به کار مى برند نه در همه حالات و مى توان از اسم «صاحب الزمان» اسم مغیث و اسم غوث هم استفاده کرد و در وقت گرفتارى با این نامها حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه را به فریادرسى خواند.


3- بر پایه برخى از روایات، موکّل بیابانها «صالح» نام دارد و موکل دریاها «حمزه».(2)

اگر کسى در بیابانها گم شود، بهتر است همین «صالح» را با عبارت «یا صالح» به فریادرسى بخواهد و اگر در دریا گم شود فریاد بزند «یا حمزه». افرادى در طول تاریخ چنین کرده اند و موکل بیابانها به فریاد آنها رسیده است.(3)
شیخ صدوق در خصال، در ضمن حدیث اربعماه آورده است: «و من ضل منکم فى سفر او خاف على نفسه، فلیناد یا صالح اغثنى»(4) این حدیث را در وسایل الشیعه، ج 8، ص 325، ح 4 و بحارالانوار، ج 73، ص 243 نیز آورده است. این حدیث مى گوید: اگر کسى از شما در مسافرت راه را گم کند و یا خطرى او را تهدید کند باید فریاد بزند «یا صالح کمکم کن» چون در میان جن هاى مومن که برادران شما هستند یک نفر به نام «صالح» وجود دارد که در شهرها و کشورها گردش مى کند و او خود را وقف شما کرده است و هنگامى که صداى کمک خواهى کسى را بشنود پاسخ مى دهد و کسى را که از شما گم شده، راهنمائى مى کند و اگر مرکب کسى رم کند آن را مى گیرد و براى صاحبش نگه مى دارد.

4- نویسنده کتاب محاسن مى گوید: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده اند که فرمود: «اذا ضللت فى الطریق فناد یا صالح یا ابا صالح ارشدونا الى الطریق رحمکما الله» هنگامى که راه را گم کردى صدابزن: اى صالح اى اباصالح راه را به ما نشان بدهید.(5)
در محاسن چاپ مجمع علمى آمده است: «یا صالح یا ابا صالح» همین حدیث را صاحب النجم الثاقب در جلد اول باب دوم، ص 163، از محاسن نقل کرده و آورده است: «یا صالح و یا ابا صالح» و در بررسى متن حدیث گفته است تردید از راوى است. این سخن مى فهماند که باید عبارت النجم چنین باشد: «یا صالح او یا اباصالح» بر این اساس در چاپ النجم الثاقب، الف افتاده است و باید «او یا اباصالح» باشد نه «و یا اباصالح».
مى توان گفت به قرینه روایاتى که گذشت، عبارت روایت محاسن برقى باید یا صالح باشد و بر این اساس، گم گشتگان بیابانها مى توانند موکل بیابانها را که صالح است صدا بزنند و به لطف خدا، صالح به فریاد مى رسد. به این نکته توجه شود که همه این روایات به گم گشته ها و موکل بیابان مربوط است و ارتباطى به امام زمان علیه السلام ندارد.


5- آیا حضرت مهدى علیه السلام، کنیه اى به عنوان اباصالح دارد؟ در جواب این سوال باید گفت شیخ عباس قمى در منتهى الآمال براى حضرت مهدى علیه السلام نامهائى را ذکر کرده ولى سخنى از اباصالح به میان نیاورده است.(6) همین شیخ عباس قمى در سفینه البحار ج 2، کلمه هدى، چاپ سنگى، دو جلدى، ص 700 که درباره امام زمان بحث مى کند، از اباصالح سخنى به میان نیاورده است. و در همین سفینه البحار در کلمه اب، کلمه صحب و صلح هم اشاره اى به اباصالح نکرده است. در اصول کافى، ج 1 ص 328 باب الاشاره و النص الى صاحب الدار روایات زیادى آورده ولى به اباصالح اشاره اى نکرده است. نویسنده منتخب التواریخ، جاپ قدیم، ص 855 هم اشاره اى به اباصالح ندارد. در بحار الانوار چاپ بیروت، ج 51 ص 28 باب دوم، اسماء و القاب و کنیه هاى امام زمان، اشاره اى به اباصالح نشده است. در این کتابها بر اساس روایات به این نامها اشاره کرده اند: بقیه الله، حجه الله، خلف صالح، قائم، مهدى، صاحب الامر، صاحب الدار، صاحب الزمان، صاحب، ابوالقاسم، صاحب العصر، منتظر.
ممکن است برخى چنین فکر کنند که حضرت مهدى علیه السلام فرزندى به نام صالح دارد و براى همین آن حضرت را اباصالح نامیده اند ولى باید در جواب این گفت: نمى توان گفت که حضرت مهدى ازدواج کرده و صاحب اولاد است و اگر فرض کنیم که آن حضرت داراى اولاد است همانطورى که برخى بر این باورند، در این صورت مى گوئیم در میان اولادى که براى آن حضرت ذکر کرده اند کسى به نام صالح نیست.(7) به CD جامع الاحادیث و CD المهدى هم مراجعه کردیم و درباره اباصالح بودن امام زمان علیه السلام چیزى نیافتیم. صاحب النجم الثاقب در ص 425 ج 2 باب نهم مى گوید: «ولم نجد مصدرا ذلک فى الاخبار الخاصه الا مارواه البرقى فى المحاسن» ما براى کنیه بودن اباصالح براى امام زمان علیه السلام روایتى نیافتیم مگر روایت محاسن برقى. و ما در بررسى هاى گذشته نشان دادیم که متن محاسن یا صالح است نه یا اباصالح.


6- به این حقیقت باید توجه کرد که در جهان هستى، همه عوامل دست اندرکار، در خدمت حضرت صاحب الامر است. این یک مطلب عرفانى است و اگر کسى به توحید عرفانى رسیده باشد این حقیقت را مى یابد که همه حرکات و فعالیت ها در نظام هستى، زیر نظر حضرت صاحب الامر است و از این نظر آن حضرت اصل همه چیز است و فرمان همه به دست او است. بر این پایه، موکل بیابانها، موکل دریاها و عوامل دیگر در اطاعت او هستند. حال اگر گم شدى و یا به خطر افتادى مى توانى موکل بیابان یا دریا را صدا بزنى و مى توانى سرور همه کائنات و سرور همین صالح را صدا بزنى و اگر داراى ادب بیشترى باشى، صاحب موکل را صدا مى زنى و مى گوئى: یا اباصالح اغثنى. اگر یا صالح بگوئى یا یا اباصالح بگوئى، به فریاد تو مى رسند گرچه یا اباصالح گفتن زیباتر است و با وجود او، مأمورانى از مأموران او را صدا زدن خوب نیست ولى آنکه به فریاد تو مى رسد همین صالح است و او از سوى امام زمان مأمور است و ممکن است براى برخى اشخاص، خود حضرت ظاهر شود ولى این امر بسیار کم است.


7- از آنچه گذشت معلوم شد که کنیه اباصالح را خود مردم گرفتار ابداع کرده اند و از سوى امامان سفارشى در این باره نرسیده است و کلمه صالح به معناى موکل بیابانها است و اب در این عبارت به معناى سرور، پدر، فرمانده و امام است و علت اینکه شیعیان یا صالح نگفته اند و یا اباصالح گفته اند این است که خواسته اند ادب را مراعات کنند و از خود حضرت کمک بخواهند نه از مأمورى از مأموران او. بنابراین یا اباصالح همان یا صاحب الامر است.


پى ‏نوشت‏
(1) النجم الثاقب، ج 2 ص 425، باب نهم، چاپ اول، انتشارات انوار المهدى قم، 1415 هجرى قمرى، تحقیق سید یاسین موسوى
(2) فقیه، ج 2، از چهار مجلدیها، کتاب الحج، باب دعا الضال عن الطریق، ص 298، وسائل الشیعه، چاپ آخوندى، ج 8 ص 325، کتاب الحج، ابواب آداب السفر، باب 53، باب استحباب التیامن لمن ضل عن الطریق و ان ینادى یا صالح ارشدونا و فى البحر یا حمزه، ح 3، بحار الانوار، چاپ بیروت، ج 73 ص 352
(3) در النجم الثاقب، بحار الانوار و مآخذ دیگر مواردى از گم گشتگان نجات یافته را آورده اند.
(4) خصال، ص 618 س 13، چاپ اعلمى، بیروت، یک مجلدى، 1410 قمرى، تحقیق على اکبر غفارى، چاپ اول
(5) محاسن برقى، ج 2، چاپ دوم، ص 110، باب ارشاد الضال عن الطریق، حدیث 100، انتشارات المجمع العلمى لاهل البیت، قم، 1416، شماره مسلسل حدیث 1300
(6) منتهى الآمال، ج 2، چاپ هجرت، ص 757 س 21
(7) انوار نعمانیه، چاپ تبریز، چهار مجلدى، ج 2 ص 63. منتخب التواریخ، یک مجلدى، ص 861. تاریخ غیبت کبرى، نوشته سید محمد صدر، ترجمه دکتر افتخار زاده، چاپ اول ص 19

منبع: نرم افزار پرسمان 2

 

اگه مطلب براتون مفید بود،

جهت خشنودی و تعجیل ظهور بقیة الله العظم روحی و ارواح العالمین له الفداء صلواتی نثار کنید.

تاریخ درج در بلاگفا: 1388.04.06 ساعت 17:17 




برچسب ها : پرسش و پاسخ - پرسمان  ,