جریان پیوستن اویس قرنی به نیروهای امیرمؤمنان (ع) در جنگ صفین، جالب و شنیدنی است، این جریان نشانة دیگری، بر عظمت و فضیلت «اویس» و میزان جانبازی و فداکاری او، در راه پشتیبانی از امیرمؤمنان (ع)، محسوب می‌شود.
      استاد بزرگ شیعه، مرحوم شیخ «مفید» در این باره چنین می‌‌نویسد:
      امیرمؤمنان (ع) در مسیر خود به سوی صفین، در نقطه‌ای بنام «ذی قادر» (نزدیکی بصره) دستور استراحت داد و شروع به گرفتن بیعت از مسلمانان نمود و به یاران خود فرمود:
      «هزار نفر از طریق کوفه خواهند رسید و همگی با من پیمان مرگ بسته، آمادگی خود را برای کشتن و کشته شدن در رکاب من اعلام خواهند کرد.»
      طولی نکشید که گروهی از راه رسیدند و دست بیعت در دست امیرمؤمنان (ع) گذاشتند.
      شمارة این عده از نهصد و نود و نه نفر تجاوز نمی‌کرد، و کسی از آنها در راه نبود تا بتوان به حساب آورد.
      «ابن عباس» که پسر عمو و از یاران خاص امیرمؤمنان (ع) بود، و در نیروهای علی (ع) شرکت داشت، می‌گوید:
      «در این هنگام، من سخت در تعجب فرو رفتم و دستخوش اضطراب و دلهره واقع شدم که چرا شمارة آنها به هزار نفر نرسید، زیرا بیم آن داشتم که اگر این پیشگوئی تحقق نیابد، ممکن است مخالفان آن را دستاویز قرار داده خرده بگیرند.
       ناگهان مرد مسلح و پشمینه پوشی از راه رسید و به حضور امیرمؤمنان (ع) شرفیاب شد و گفت:
      ـ دستت را بده تا با تو بیعت کنم.
      ـ بر چه اساسی بیعت می‌کنی؟
      ـ براساس پیروی از فرمان تو و مبارزه و فداکاری در رکاب تو، تا هنگامی که جان بسپارم یا اینکه پیروزی نصیب شما گردد.
      ـ اسم تو چیست؟
      ـ اویس
      ـ اویس قرنی؟!
       ـ بلی
      ـ الله اکبر !، پیامبر (ص) به من خبر داده که من شخصی از امت او را ملاقات می‌کنم که نام او اویس قرنی است او از اعضای حزب خدا و پیامبر (ص) است، او در راه خدا به شهادت خواهد رسید، و روز رستاخیز در سایة شفاعت او قبائلی مانند «ربیعه» و «مضر» وارد بهشت می‌شوند.(ارشاد مفید چاپ تهران /149)
      اویس تنها یکی از یاران معمولی امیرمؤمنان (ع) نبود، بلکه از حواریون آن حضرت به شمار می‌رفت.
      آری او آن قدر لیاقت و عظمت داشت که توانست مورد اعتماد شخصیت بزرگی مانند امیرمؤمنان واقع شده، رازدار آن حضرت گردد.
      پیشوای هفتم، حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود:
      «روز رستاخیز، منادی الهی ندا می‌دهد که حواریون حضرت «محمد (ص)» که از پیروی او دست نکشیدند و بر سرپیمان خود باقی ماندند ، کجا هستند؟ در این هنگام چهره‌های درخشانی مانند «سلمان» «ابوذر»، و «مقداد»، از جا برمی‌خیزند و خود را معرفی می‌نمایند.
      بار دیگر منادی ندا می‌کند: حواریون علی (ع)» کجا هستند؟.
      گروهی از یاران بر جستة امیرمؤمنان (ع) مانند «عمرو بن حمق خزاعی‌»، «محمد بن ابی‌بکر»، «میثم تمار»، و «اویس قرنی» برخاسته از دیگران مشخص می‌گردند ...(تنقیح المقال /1/157 ـ 156)
      اویس در جنگ صفین، جزء نیروهای پیاده نظام امیرمؤمنان (ع) بود، او با کمال رشادت و دلاوری به جنگ با دشمنان اسلام می‌‌پرداخت و از کشتن و کشته شدن بیمی بخود راه نمی‌داد. سرانجام در جبهةجنگ و در رکاب امیرمؤمنان (ع) شربت شهادت نوشید(رجال کشی /93) و آخرین برگ حیات خود را با سطور خونین نوشت که شهادت برای نیکان و پاکان پروازی به ابدیت است!.
      ناگفته پیدا است که بیعت شخصی مانند اویس با امیرمؤمنان (ع)، شرکت او در سپاه عراق، و شهادت وی در رکاب علی(ع) سند زندة دیگری بر حقانیت امیرمؤمنان محسوب می‌شود و موضوعی است که در بررسی مزایا و مناقب امیرمؤمنان (ع) نمی‌توان آن را انکار نمود.
      ولی این مسئله، برای برخی از مورخان گذشته گران آمده، خواسته‌اند با جعل افسانه‌هائی مشابه آن، دربارة یکی از خلفاء (خلیفة دوم) از اهمیت مطلب بکاهند، از آن جمله «ابو نعیم اصفهانی» در کتاب خود، داستان‌هائی در این باره آورده، ملاقات عمر را با اویس، به صورت‌های گوناگونی نقل نموده است(حلیة الاولیاء /2/86 ـ 82) ولی ساختگی بودن آن به قدری واضح است که نیازی به رد آن احساس نمی‌شود و آثار جعل و تحریف کاملا در آن به چشم می خورد.
      دروغ پردازان تاریخ، برای آنکه شهادت اویس را در جنگ صفین انکار کنند، تاریخ مرگ او را چند سال جلوتر کشیده، ادعا نموده‌اند که وی در زمان خلافت عمر، در بازگشت از جنگ آذربایجان، بیمار شد و با همان بیماری از دنیا رفت، و وقتی او را به خاک سپردند، اثری از قبر و صاحب قبر نیافتند!.(حلیة الاولیا /2/83)
      ولی با برسی دقیق این افسانه‌ها به خوبی روشن می‌شود که اینها ساخته و پرداخته مورخان مزدور و دروغ پرداز است که خواسته‌اند از این رهگذر، به اربابان خود خدمت نموده، از روی تعصب و غرض‌ورزی، پرده بروی حقایق بکشند حتی «ابن جوزی» که روابط خوبی با شیعیان نداشته در کتاب خود به نام «تذکرة‌الموضوعات» ( که کتابی است پیرامون روایات جعلی و ساختگی که از پیامبر (ص) نقل شده) داستان ملاقات خلیفة دوم را با اویس (که در برابر بیعت اویس با امیرمؤمنان، و شهادت وی در صفین ساخته و پرداخته شده)، بی‌اساس شمرده و از روایات جعلی معرفی می‌نماید!.(قاموس الرجال /2/133)


      آیة الله جعفر سبحانی،شخصیتهای اسلامی شیعه ج 1 ـ 2
      به نقل از سایت تبیان

منبع: سایت پرسمان دانشجویی

اگه مطلب براتون مفید بود،

صلواتی نثار امام زمان روحی و ارواح العالمین له الفداء کنید.

تاریخ درج در کلوب: 1387.07.01 ساعت 14:08




برچسب ها : بزرگان  ,